خاطرۀ من از همایون هنرِ نامراد

دقیق یادم نیست، شاید سال‌های ۱۳۸۵ یا ۱۳۸۶ بود که سری زدم به انجمن قلم افغانستان.
در صحن انجمن، دوستانم دکتر سمیع حامد، وحید وارسته، محمود جعفری و ژکفر حسینی نشسته بودند و سه جوان دیگر نیز آن‌جا بود که نمی‌شناختم‌شان. در روی میز، یک هارمونی، یک اکوردیون و یک گیتار بود و فکر کردم که … ادامه خواندن خاطرۀ من از همایون هنرِ نامراد